هرشبی میشنوم یک نفر از دور مرا

به خودش خوانده و من دیر به آنجا برسم

‌‌

‌‌

بنظر ثانیه ها تاخت به هم میتازند

که مبادا سحری زود به فردا برسد

گر قرار است که تنها بروم تا دم مرگ

چه سبب بود چنین محضر تن ها برسم


****

با تشکر از دوست عزیز: 

мдjiD ××آریایــــــــیها××


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها